طلوع ظفر

بیان مطالب مرطبت با حوزه دین

آموزش زبان عربی pdf

آموزش زبان عربی لهجه عراقی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حقوق حیوانات در ایران

تعریف حق 

از آنجا که برای تبیین مسئله نیاز به معانی دقیق الفاظ می باشد به شرح و برسی لغوی و اصطلاحی لفظ حق می پردازیم.

 

حق در لغت

لغت نامه دهخدا معانی متعددی برای این واژه ذکر می کند که مهم ترین آن ها از این قرار است: راست کردن سخن، درست کردن وعده، یقین نمودن، ثابت شدن، غلبه کردن به حق، موجود ثابت و نامی از اسامی خداوند متعال.  و فرهنگ المنجد نیز برای واژه «حق » چند کاربرد و معنا ذکر می کند که برخی از آن از این قرار است: ضد باطل، عدل، مال و ملک، حظ و نصیب، موجود ثابت، امر مقضی، حزم، سزاوار .  با توجه به آنچه بیان شد، روشن می گردد که «حق » واژه ای عربی است که به معنای «ثبوت » و «تحقق » است و وقتی می گوییم: چیزی تحقق دارد، یعنی ثبوت دارد;  و گاه معادل آن در زبان فارسی «هستی پایدار» به کار برده می شود; یعنی هر چیزی که از ثبات و پای داری بهره مند باشد، حق است. 

 

حق در اصطلاح

پس از بیان معنای لغوی حق، این پرسش مطرح می شود که حق در اصطلاح دارای چه معنا یا تعریفی است؟ اینک به ذکر چند تعریف اصطلاحی این واژه می پردازیم:   

الف . حق در اصطلاح فقه: در فقه اهل سنت، از حق تعریف نشده است . فقهای شیعه تعاریف گوناگونی از آن بیان داشته اند . میرزای نائینی در تعریف آن می گوید: حق عبارت است از سلطه ضعیف بر مال یا منفعت.  نیز گفته شده است: حق نوعی سلطنت بر چیزی است که گاه به عین تعلق می گیرد; مانند: حق تحجیر، حق رهن و حق غرما در ترکه میت; و گاهی به غیر عین تعلق می گیرد; مانند حق خیار متعلق به عقد; گاهی سلطنت متعلق بر شخص است; مانند: حق حضانت و حق قصاص . بنابراین، حق یک مرتبه ضعیفی از ملک و بلکه نوعی از ملکیت است . همچنین گفته شده است: حق عبارت است از قدرت یک فرد انسانی مطابق با قانون بر انسان دیگر، یا بر یک مال و یا بر هر دو، اعم از این که مال مذکور مادی و محسوس باشد; مانند خانه، یا نباشد; مانند طلب.

ب . حق در اصطلاح حقوق: در تعریف «حق » نظرات گوناگونی وجود دارد . برای شناخت «حق » ، اطلاع از این تعاریف ضروری است .   

تعریف اول: «حق » عبارت است از: قدرت یا سلطه ارادی که قانون در اختیار شخص قرار می دهد .  

این تعریف از سوی «ویند شاید»  و «ساوینی»  ارائه شده است . دلیل آنان این است که قانون در تنظیم روابط اجتماعی افراد با یکدیگر، چهارچوب های خاصی را تعیین می کند و هریک از افراد در این محدوده، اراده خویش را اعمال می کنند و اساسا در این چهارچوب است که «حق » ایجاد می شود . در این تعریف، از قدرت ارادی سخن به میان آمده است، در حالی که افرادی مانند مجنون، اطفال و سفیه فاقد اراده عقلایی هستند . لازمه تعریف مزبور آن است که این افراد از «حق » بی بهره باشند . ممکن است گفته شود که قانون از طریق «ولی » یا «نایب » این نقیصه را جبران ساخته است، ولی باید گفت: حق آن است که بالاصاله و نه از طریق ولی یا نایب باشد . به عبارت دیگیر، مجنون و صبی نمی توانند مباشرتا ایفای حق نمایند .  

تعریف دوم: حق عبارت از مصلحتی است که قانون از آن حمایت می کند .  

این تعریف از سوی یکی از حقوق دانان آلمانی به نام «اهرنج» بیان شده است . باید گفت: منفعت یا مصلحت جوهره حق محسوب نمی شوند، بلکه این امر، غایت یا هدف مقصود از حق است و در واقع، تعریف به هدف شده است; چون مزایایی که از اثبات حق به دست می آیند، ذات حق نیستند . منافع مادی، که شخص از مایملک خویش به دست می آورد، ذات حق و جوهره حق محسوب نمی شوند .

تعریف سوم: حق عبارت از قدرت ارادی است که قانون در اختیار شخص قرار داده است و از این طریق، مصلحت معینی را ایجاد مکند .  

 در این تعریف، سعی شده است بین «قدرت ارادی » و «مصلحت » جمع شود . باید گفت: همان طور که هیچ یک از قدرت ارادی و مصلحت به تنهایی جوهر و ذات حق نیستند، جمع بین آن دو نیز بیان کننده جوهره حق نیست .   

تعریف چهارم: حق عبارت از امتیازی است که قانون در اختیار شخص قرار داده است و آن را از طرق گوناگون تضمین کرده است .  

این تعریف از سوی یکی از حقوق دانان بلژیکی به نام «دابین»  بیان شده است . بیان مزبور اشکالات تعاریف سابق را ندارد . از این رو، مورد قبول عده ای دیگر از حقوق دانان قرار گرفته است . با این حال، تعریف مزبور کامل نیست و تنها به بخشی از ماهیت حق، یعنی امتیاز  توجه کرده است . برای رفع نقیصه مذکور، می توان تعریف ذیل را ارائه داد:  

تعریف پنجم: «حق عبارت است از: سلطه، توانایی و امتیازی که به موجب قانون یا قواعد حقوقی، به اشخاص نسبت به متعلق حق داده می شود که به موجب آن می توانند در روابط اجتماعی خویش، اراده خود را به یکدیگر تحمیل کنند و آنان را به رعایت و احترام آن الزام نمایند .   

معنایی که از این کلمه در قلمرو حق استفاده می شود، مفهومی اعتباری است; هنگامی که می گوییم: "حق خیار" یا "حق شفعه" یا " حق مرد بر زن" یا "حق زن بر مرد" همین مفهوم اعتباری را در نظر داریم . اعتباری بودن این مفهوم به این معناست که به هیچ وجه "ما به ازاء" عینی خارجی ندارد و تنها در ارتباط با افعال اختیاری انسان ها مطرح می شود . انسان های آزاد و صاحب اختیار یک دسته کارها را باید انجام دهند و باید از دسته دیگری از کارها بپرهیزند . بر محور همین بایدها و نبایدهای حاکم بر رفتار آدمیان، مفاهیمی از قبیل «حق » و تکلیف زاده می شوند .

نتیجه

به نظر بیش‌تر آنان، حق فقط درباره انسان، که تکلیف دارد، معنا پیدا میکند، نه حیوانات. پس بهره برداری از آن‌ها مجاز است، اما باید بدون آسیب رساندن و آزار دادنِ غیر ضروری باشد، از این رو تشریح حیوان زنده و شکار بی رویه جایز نیست.

برخی دیگر با رد نظریه اصالت سودمندی و نگاه ابزاری به حیوانات، آنها را دارای مرتبه ای از احساس، ادراک، آگاهی و اراده و در نتیجه دارای شخصیت حقوقی دانسته اند که باید با آن‌ها همزیستی اخلاقی داشت و نباید از آن‌ها فقط به عنوان دارایی، غذا، لباس، وسیله تحقیقات و سرگرمی، حتی با هدف حفظ منافع انسانی، استفاده کرد. چرا که مصالح حیوانات هم پایه مصالح انسان هاست. حقوق حیوانات به این معنا تا قرن هجدهم مطرح نشده بود. اوج شکوفایی این نظریه از اواخر قرن بیستم، به ویژه پس از انتشار کتاب « آزاد سازی حیوانات » بوده است. حقوقدانانی که حامی نظریه حقوق حیوانات هستند، وضع قوانین حمایتی را ناکافی دانسته و به ضرورت اعطای شخصیت حقوقی به حیوانات پافشاری کرده اند. با این حال این نظریه در عمل، بیشتر به صورت جنبش هایی در حمایت از حیوانات و کاستن از درد و رنج آن‌ها ظاهر شده است. جنبش های حقوق حیوانات، معمولا به شکل گروه ها و انجمن هایی در حمایت از نوع خاصی از حیوانات، مانند حیوانات آزمایشگاهی، خزدار یا حیواناتِ در قفس، فعالیت می کنند در ایران نیز چند انجمن غیر دولتی حمایت از حیوانات فعال اند.   

در احادیث و به تبع آن در متون فقهی احکام بسیاری در حمایت از حیوانات وارد شده و در روایتی، از این قوانینِ حمایتی تعبیر به حقوق شده است «لِلدابّة علی صاحبها ستّة او سبعة حقوق» مطابق قوانین اسلام حیوانات حق حیات دارند. در متون فقهی بر این حق و تقدّم حفظ جان حیوان بر حفظ اشیا تأکید شده است.  همچنین به نظر فقها چنانچه شخصی مقدار محدودی آب برای وضو داشته باشد و حیوان یا حیوانات او تشنه باشند، باید آب را به آن‌ها بدهد و خود تیمم کند، لذا فقهاء وجه جواز تیمم را لزوم حفظ مال ــ یعنی حیوانی که ملک انسان است ــ دانسته‌اند نه حفظِ نَفْسِ محترم .

موافقین ۰ مخالفین ۰

عنوان دومین مطلب آزمایشی من

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عنوان اولین مطلب آزمایشی من

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

موافقین ۰ مخالفین ۰